دختر خوب من
- دختر خوبم ؛ وقتی در اغوش منی دیگه دنیا مال منه و تو اون لحظات فقط چشمهام را میبندم و خدا را هزاران هزار بار بابت این هدیه بارزش شکر میکنم ، گفتم هلیاجون بدو بیا بغلم یکم انرژی بگیرم . سریع پریدی تو بغلم و همدیگه را محکم بغل کردیم ، گفتم خدا جون مرسی که هلیا جون را به من دادی من بدون هلیا باید چکار میکردم؟ اصلا نمیتونم بد ون هلیا زندگی کنم . هلیا گفت : مامان اگه خدا بهت یه بچه دیگه جای من میداد این حرفها را به اون هم میگفتی مگه نه؟؟ من : نه عزیزم شاید اون بچه مثل تو اینقدر خوب و مهربون نبود ، شاید اذیتم میکرد و من به خدا میگفتم چرا این بچه شیطون را به من داده ؟ من از خدا بخاطر اینکه هلیا را به من داده تشکر میکنم . هلیا با &nb...
نویسنده :
maman sima
7:52